جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عشوه گر: (تعداد کل: 1)
عشوه گر
[عِشْ وَ / وِ گَ] (ص مرکب) آنکه عشوه بکار برد. عشوه کار. عشوه ساز. (فرهنگ فارسی معین). شوخ چشم و دلفریب و دارای ناز و کرشمه. (ناظم الاطباء). زراق :
بالابلند عشوه گر نقش باز من
کوتاه کرد قصهء زهد دراز من.حافظ.
بالابلند عشوه گر نقش باز من
کوتاه کرد قصهء زهد دراز من.حافظ.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.